به IFNAA.IR خوش آمدید.
[ سبد خرید شما خالی است ]

چرا کاهش قیمت نفت سیاسی است؟

پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)- عربستان سعودی که دارای ظرفیت مازاد قابل توجهی است، برای مقابله با توسعه‌ی نفت‌های رسی رقیب که هزینه‌ی استخراج آن‌ها بالای 70 دلار است از یک‌سو و مقابله‌ی سیاسی با ایران و روسیه از سوی دیگر، انگیزه و توان کافی برای افزایش عرضه و کاهش قیمت در بازار را دارد.

قیمت جهانی نفت ‌خام حدود سه ماه است که شروع به کاهش نموده است. به‌گونه‌ای که قیمت سبد نفتی اوپک از 115دلار به حدود 78 دلار رسیده است. قیمت نفت برنت دریای شمال بعد از رسیدن به حدود 116 دلار در ماه ژوئن، که به دنبال افزایش ناآرامی‌ها در عراق رخ داد، در سه‌ماهه‌ی اخیر با کاهش 20درصدی به زیر 90 دلار سقوط کرد و به حدود 4/83 دلار در هر بشکه رسید که تقریباً در چهار سال گذشته سابقه نداشته است. این در حالی است که قیمت نفت برنت تا قبل از ماه جولای، به مدت سیزده ماه در محدوده‌ی بسیار باریک 5 دلاری بین 107 و 112 دلار، نوسان داشت. قیمت نفت WTI نیز در ماه اکتبر سال جاری، به 2/85 دلار در هر بشکه رسید و در حال حاضر، زیر 79 دلار قرار دارد. هم‌زمان اغلب مؤسسات، پیش‌بینی خود از آینده‌ی قیمت نفت را به دلیل کُند شدن رشد اقتصادی جهان و تقویت قیمت دلار و عرضه‌ی فراوان نفت، کاهش داده‌اند.

مؤسسه‌ی گلدمن ساکس در گزارش اخیر خود، پیش‌بینی کرده است که قیمت پایه‌ی نفت خام وست تگزاس اینترمدیت در فصل نخست سال 2015، به بشکه‌ای 75 دلار کاهش یابد و قیمت نفت خام برنت به بشکه‌ای 85 دلار برسد. این مؤسسه در پیش‌بینی قبلی خود، هر یک از این دو قیمت را 15 دلار بیشتر از این اعلام کرده بود. همچنین انتظار می‌رود تولید در خارج از اوپک با پیشتازی برزیل و حفاری در خلیج مکزیک، افزایش یابد.

در ادامه به بررسی دلایل کاهش قیمت نفت و پیامدهای آن بر اقتصاد ایران پرداخته و تغییرات آتی آن پیش‌بینی شده است.

دلایل کاهش قیمت نفت

به‌طور کلی، قیمت نفت تحت تأثیر عوامل بنیادی و غیر بنیادی متعددی قرار دارد. عوامل بنیادی شامل عواملی می‌شوند که ریشه در صنعت نفت داشته و به‌طور مستقیم مرتبط با مسائل بازار نفت هستند و در نهایت عرضه و تقاضای نفت را تحت تأثیر قرار می‌دهند. این عوامل را به‌طور عمده می‌توان به شرح زیر برشمرد:

-          وضعیت تقاضای جهانی نفت خام

-          تغییرات و اختلالات در عرضه‌ی جهانی نفت خام

-          تغییرات فصلی تقاضا

-          وضعیت آب‌وهوایی

-          تغییرات در میزان خوراک پالایشگاه‌ها

-          تعمیرات و مشکلات پالایشی

-          وضعیت رشد اقتصادی

-          ظرفیت مازاد تولید

-          سطح ذخیره‌سازی‌ها

-          مسائل مرتبط با سیستم حمل‌ و نقل و کشتیرانی

عوامل غیر بنیادی مؤثر در قیمت‌های نفت خام به عواملی اطلاق می‌گردند که منشأ آن‌ها خارج از صنعت نفت است، لکن به‌تناسب شرایط می‌توانند بر قیمت‌های نفت خام، حتی گاه بیش از عوامل بنیادی نیز اثرگذار باشند. از آن جمله می‌توان موارد زیر را برشمرد:

-    اقدامات سفته‌بازی برای کسب سود بیشتر در بازارهای بورس نفتی

-    کشمکش‌های سیاسی و ژئوپلیتیک

-    تغییرات در نرخ اسعار

-    وضعیت بورس سایر کالاها

-    قیمت سایر حامل‌های انرژی جایگزین (نظیر گاز، زغال‌سنگ و...)

-    بروز اعتصاب، جنگ و غیره که موجب اختلالات در عرضه می‌گردد.

ملاحظه می‌‌‌شود که عوامل بسیاری را می‌توان در قیمت‌گذاری نفت خام مؤثر دانست، در حالی که چنین وضعیتی معمولاً در مورد کالاهای دیگر مشاهده نمی‌گردد. این وضعیت از آنجا نشئت می‌گیرد که به‌طور کلی و براساس نظریه‌ی کلاسیک بازار، قیمت یک کالا در بازار رقابت کامل، با توجه به هزینه‌های نهایی تولید آن کالا و در حالت تعادل عرضه و تقاضا برای آن، تعیین می‌گردد؛ در حالی که بازار نفت به‌طور معمول از چنین شرایطی برخوردار نبوده و همواره عدم اطمینان‌های موجود در این بازار، موجب بروز تغییرات قیمتی پیش‌بینی‌نشده می‌گردد.

در اینجا سعی می‌شود براساس اطلاعات و آمار موجود، حتی‌ المقدور عوامل اصلی بنیادی و غیر بنیادی تأثیرگذار بر قیمت نفت در ماه‌های اخیر بررسی گردد.

تقاضا

آخرین پیش‌بینی آژانس بین‌المللی انرژی از تقاضای جهانی در سال 2014، حاکی از رشد ملایم آن به حدود 4/92 میلیون بشکه در روز است که نسبت به گزارش قبلی این آژانس، حدود 2/0 میلیون بشکه در روز تعدیل شده است. دلیل این مسئله، کاهش نرخ رشد انتظاری اقتصاد جهان است. بر این اساس، پیش‌بینی می‌شود رشد سالانه‌ی تقاضای نفت در سال 2014، حدود 7/0 میلیون بشکه در روز بوده و در سال 2015، هم‌زمان با خروج کشورهای جهان از رکود، با کمی افزایش، به 1/1 میلیون بشکه در روز برسد. همچنین برخی از پالایشگاه‌های آمریکا، اروپا و آسیا در ماه‌های سپتامبر و اکتبر جهت انجام تعمیرات، موقتاً از مدار خارج شده‌اند که در مجموع باعث کاهش حدوداً 5/2 میلیون بشکه در روز از حجم تقاضای نفت شده است. پیش‌بینی می‌شود با بازگشت این پالایشگاه‌ها به مدار، قبل از شروع سال میلادی جدید، مقداری از تقاضا مجدداً احیا گردد.

عرضه

در جانب عرضه اما موارد قابل تأملی وجود دارد. از یک‌سو انقلاب نفت‌های رسی (shale oil revolution) در آمریکای شمالی روزبه‌روز به عرضه‌ی نفت جهانی افزوده است. از سوی دیگر، عربستان سعودی که دارای ظرفیت مازاد قابل توجهی است، برای مقابله با توسعه‌ی نفت‌های رسی رقیب که هزینه‌ی استخراج آن‌ها بالای 70 دلار است[1] از یک‌سو و مقابله‌ی سیاسی با ایران و روسیه از سوی دیگر، انگیزه و توان کافی برای افزایش عرضه و کاهش قیمت در بازار را دارد.[2]

از سوی دیگر، تولید نفت در کشورهایی همچون عراق و لیبی به‌شدت در حال افزایش است؛ به‌گونه‌ای که پیش‌بینی می‌شود تولید نفت عراق در سال 2035 به بالای 10 میلیون بشکه در روز برسد که از تولید فعلی عربستان نیز بالاتر است.[3] در لیبی تولید نفت از 200 هزار بشکه در روز در ماه ژوئن، به 900 هزار بشکه در روز در ماه سپتامبر رسیده است. هرچند تولید این کشور هنوز با میزان سابق آن در سال 2010 و 2011، که حدود 65/1 میلیون بشکه در روز بود، فاصله دارد، لیکن انتظارات را در مورد افزایش بیشتر عرضه در ماه‌های آتی به ضرر قیمت شکل داده است.

از سوی دیگر، همان‌طور که اشاره شد، آمریکا به‌خصوص در سال‌های اخیر، یکی از کشورهای مهم تولیدکننده‌ی نفت در میان کشورهای تولیدکننده‌ی غیراوپک بوده است. در سال‌های اخیر، با افزایش تولید نفت شیرین و سبک آمریکا، نیاز واردات این کشور (که عمدتاً از آفریقا تأمین می‌شد) به‌شدت کاهش یافته است. همین مسئله باعث ادامه‌ی توازن در عرضه و تقاضای نفت در حوزه‌ی آتلانتیک بعد از اختلال در عرضه‌‌ی نفت لیبی گردید. لذا یکی از دلایل اصلی کاهش قیمت نفت برنت را می‌توان برگشت نسبی تولید لیبی به روند قبلی دانست.

هرچند با توجه به کاهش تولید بعضی از حوزه‌های غیرمتعارف آمریکای شمالی، تنها بعد از چند ماه در مدار قرار گرفتن، ادامه‌ی روند افزایشی فعلی از این حوزه‌ها در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، اما مسئله‌ای که در حال حاضر وجود دارد، افزایش روزافزون تولید نفت از این حوزه‌هاست؛ به‌گونه‌‌ای که صادرات مجدد آمریکا از کانادا در ماه‌های اخیر به کشورهایی همچون اسپانیا، ایتالیا، سنگاپور و سوئیس آغاز شده و رو به افزایش است. بنا بر آمار منتشرشده از سوی اداره‌ی اطلاعات انرژی آمریکا EIA)) صادرات و صادرات مجدد نفت این کشور در ماه جولای سال جاری، به 401 هزار بشکه در روز رسیده که در 57 سال گذشته سابقه نداشته است.

در مجموع تولید آمریکا و کانادا از 7/14 میلیون بشکه در روز در جولای 2012، به 2/18 میلیون بشکه در روز در جولای 2014 رسیده است.

براساس گزارش مؤسسه‌ی API، در خصوص تأثیر تکنولوژی‌های حفاری افقی هیدرولیک چند مرحله‌ای (HMSHF) بر روند تاریخی تولید نفت ‌خام، که در اواخر ماه اکتبر سال جاری منتشر شده است، این تکنولوژی در آمریکای شمالی منجر به کشف و دسترسی به منابع عظیمی از نفت، همچون نفت‌های رسی شده است که قبلاً غیر قابل دسترس بوده‌اند.[4] این منابع جدید باعث افزایش بنیادین عرضه‌ی نفت و گاز در آمریکای شمالی شده است. طبق گزارش مذکور، نفت خام تولیدی در آمریکا از طریق به‌کارگیری تکنولوژی حفاری افقی، از 75/0 میلیون بشکه در روز در سال 2008، به حدود 78/4 میلیون بشکه در روز در سال 2013 رسیده است. طبق تخمین‌های به‌عمل‌آمده، در صورت عدم به‌کارگیری این روش در استخراج نفت از میادین آمریکای شمالی، قیمت نفت در سال 2013 حدود 12 الی 40 دلار بیشتر از مقدار جاری آن در سال 2013 می‌گردید؛ به‌گونه‌‌ای که قیمت جهانی نفت برنت باید به حدود 122 الی 140 دلار در هر بشکه در سال 2013 می‌رسید.

عرضه‌ی اوپک در سال 2014 نسبت به سال قبل کمتر بوده است، لیکن افزایش آن در فصل سوم سال جاری نسبتاً چشمگیر بوده است.

طبق گزارش اداره‌ی اطلاعات انرژی آمریکا، عرضه‌ی اوپک از ژوئن 2013 حدود 600 هزار بشکه در روز کاهش یافته که عمدتاً به دلیل اختلالات برنامه‌ریزی‌نشده در تولید عراق و لیبی بوده است.

لیکن با توجه به افزایش تولید در خارج از اوپک، در مجموع عرضه‌ی جهانی نفت ‌خام در سال جاری با افزایش قابل توجهی روبه‌رو بوده است؛ به‌گونه‌ای که میزان آن در فصل سوم امسال، به حدود 22/93 میلیون بشکه در روز رسیده است.

عوامل فرعی و غیر بنیادی

در کنار عوامل اصلی فوق‌ الذکر، عواملی همچون تقویت ارزش دلار آمریکا و پیش‌بینی رشد کُند اقتصادی در اروپا و دنبال آن رشد کُند تقاضای نفت، در کاهش قیمت نفت بی‌تأثیر نبوده است.

هرچند مسائل سیاسی همچون انگیزه‌ی عربستان جهت فشار آوردن بر ایران و روسیه نیز می‌تواند در کاهش قیمت نفت مؤثر باشد، اما ذکر دو نکته در این خصوص لازم به نظر می‌رسد. اولاً کشوری همچون عربستان، خود تولیدکننده‌ی نفت بوده و از کاهش قیمت نفت متضرر می‌گردد. به‌خصوص اینکه در سال‌های اخیر، با مسائل و مشکلات متعددی در خصوص مقابله و سرکوب اعتراضات داخلی روبه‌رو شده و جهت افزایش امنیت داخلی و منطقه‌ای خود، به صرف هزینه‌های هنگفتی پرداخته است؛ به‌گونه‌ای که طبق برآوردهای صورت‌گرفته توسط صندوق بین‌المللی پول، در سال 2013 به‌منظور اجتناب از کسری بودجه، به نفت بالای 89 دلار نیاز داشته است. لذا کاهش قیمت نفت در میان‌مدت و بلندمدت می‌تواند آسیب‌های جدی به اوضاع اقتصادی و سیاسی این کشور (که سهم عمده‌ی درآمدهای ارزی و منابع بودجه‌ی دولتش از طریق فروش نفت تأمین می‌گردد) وارد آورد.

ثانیاً مسائل سیاسی در چهار ماه گذشته، همچون استمرار جنگ در سوریه، حمله‌ی رژیم اشغالگر به نوار غزه، ناآرامی‌ها در لیبی و حملات داعش در عراق و حتی در اروپا، مناقشات اوکراین، همگی جریان تولید نفت و گاز و صادرات آن را همراه با مشکلاتی کرده است و به‌طور سنتی این اتفاقات باید در افزایش قیمت نفت تأثیر می‌داشت، نه آنکه بی‌اعتنا به این تحولات، قیمت نفت کاهش یابد

بنابراین به نظر می‌رسد بیشترین عامل مؤثر بر کاهش قیمت نفت در ماه‌های اخیر، عوامل بنیادی و به‌خصوص افزایش عرضه و ازدیاد تولید‌ در آمریکای شمالی بوده است.

آثار کاهش قیمت نفت بر اقتصاد ایران

ایران علی‌رغم پتانسیل‌های موجود، کماکان کشوری نفتی محسوب می‌گردد که حداقل 70 درصد از صادرات آن را صادرات نفتی تشکیل‌ می‌دهد. ضمن اینکه میزان رانت موجود در صادرات نفتی اساساً غیر قابل قیاس با رانت موجود در صادرات سایر کالاها و خدمات است. همچنین بیش از نیمی از بودجه‌ی عمومی دولت از طریق فروش نفت‌ خام و میعانات گازی و ورود مستقیم آن به بودجه تأمین می‌گردد. حتی مالیات‌های اخذشده از اقشار مختلف مردم عمدتاً به‌طور مستقیم و غیرمستقیم به نفت و درآمدهای نفتی کشور وابسته است. به‌عنوان مثال، بخش عظیمی از مالیات‌های دولت مربوط به تعرفه‌ی گمرکی وضع‌شده بر واردات است که بدون وجود درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت، اساساً ناممکن است.

از سوی دیگر، تولید ناخالص داخلی کشور نیز وابستگی مستقیم و غیرمستقیم شدیدی به نفت دارد؛ به‌گونه‌ای که حدود 20 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را نفت تشکیل می‌دهد. ضمن اینکه نسبت واردات مواد اولیه و سرمایه‌ای نسبت ‌به تولید ناخالص داخلی، هرساله با افزایش روبه‌روست و بدیهی است بدون وجود دلارهای نفتی، تأمین مواد اولیه و سرمایه‌ای وارداتی جهت استمرار تولید در صنایع داخلی با مشکلات اساسی روبه‌رو می‌گردد. بنابراین چنانچه مشاهده می‌شود، نفت در تاروپود اقتصاد کشور، البته به‌طور غیرکارا، ریشه دوانده است و متأسفانه علی‌رغم تلاش‌های صورت‌گرفته، کماکان وابستگی اقتصاد ملی به نفت ‌خام انکارناپذیر و اجتناب‌ناپذیر است و هرگونه کاهش یا قطع در جریان درآمدی حاصل از فروش منابع نفت و گاز، اقتصاد کشور را با بحران جدی روبه‌رو می‌سازد.

امروز کشور مواجه با پدیده‌ی تکانه‌های نفتی منفی است و آثار آن روی سطح در‌آمدها، بودجه‌ی سال آتی، ایفای تعهدات مالی دولت، مقابله با رکود تورمی و نرخ ارز و در نهایت، ارزش پول ملی تأثیر دارد و نمی‌شود به رخدادهای احتمالی از این قبیل بی‌توجه بود. بنابراین عدم برگشت قیمت به بالای 100 دلار (که بودجه‌ی دولت در سال جاری با این قیمت تنظیم شده است)، کسری بودجه و به دنبال آن، مسائلی همچون استقراض از بانک مرکزی و به دنبال آن، افزایش تورم یا استقراض از صندوق توسعه‌ی ملی و به دنبال آن، کاهش ذخایر ارزی کشور و افزایش نرخ ارز در میان‌مدت را در پی خواهد داشت.

نقش اوپک

در این 41 سال گذشته، حداقل دستاورد اوپک، خارج کردن اختیار تعیین قیمت نفت از دست شرکت‌های چندملیتی و گرفتن آن در دست خود بوده که دستاورد بزرگی است، اما تاکنون عکس‌ العمل جدی برای مقابله با کاهش قیمت نفت توسط این سازمان دیده نشده است. در حال حاضر، باید پذیرفت نقش اوپک نسبت به سال ٨٠ کاهش یافته و به یک سازمان سمبلیک تبدیل شده است. سهم اوپک از ٦٢ درصد تولید نفت جهان در اوایل تشکیل این سازمان، هم‌اکنون به ٣٠ درصد رسیده است. با این وجود، در حال حاضر، چشم کشورهای تولید‌کننده‌ی غیراوپک همچون آمریکا، به کشورهای اوپک و به‌خصوص عربستان است تا با کاهش تولید، قیمت را مجدداً افزایش دهند؛ چراکه آمریکا با صرف هزینه‌های هنگفت به‌لحاظ فنی و اقتصادی، امکان کاهش تولید از منابع غیرمتعارف را ندارد. 27 نوامبر سال جاری، سران اوپک برنامه‌ی نشست اضطراری دارند. آن‌ها قطعاً تصمیم می‌گیرند که تولید خود را کاهش دهند تا قمیت‌ها را در بازار جهانی ثابت نگه دارند.

پیش‌بینی تغییرات قیمت در آینده

عوامل متعددی وجود دارد که می‌تواند اوضاع فعلی بازار را تحت تأثیر قرار دهد. از یک‌سو توقف فصلی برخی از پالایشگاه‌های مهم در آمریکا، اروپا و آسیا که در ماه‌های سپتامبر و اکتبر جهت انجام امور تعمیر و نگهداری صورت گرفته است[5] تا قبل از پایان سال جاری به پایان خواهد رسید و با در مدار قرار گرفتن مجدد این پالایشگاه‌ها، تقاضا تاحدی افزایش خواهد یافت. در جانب عرضه، ریسک‌های ژئوپلیتیکی متعددی همچنان پابرجاست. مواردی همچون افزایش تنش‌ها و درگیری‌ها در مناطق کلیدی و استراتژیک از این جمله است. همچنین عربستان می‌تواند به کاهش تولید جهت تقویت قیمت ادامه دهد.

تولید نفت عربستان هم‌اکنون ٩ میلیون و ٨٠٠ هزار بشکه در روز است که بیش از ٦ میلیون آن صادر می‌شود. بنابراین عربستان یک کشور قیمت‌ساز محسوب می‌شود و علاوه بر ایران، مورد توجه آمریکا و سایر کشورهای تولیدکننده‌ی نفت است.

همان‌طور که ذکر شد، این کشور با نفت کمتر از 89 دلار، با مشکل جدی و کسری بودجه مواجه می‌شود. لذا کاهش تولید توسط عربستان در آینده‌ی نزدیک، دور از ذهن نیست؛ چراکه آمریکا نیز با صرف هزینه‌های چند ده میلیاردی در زمینه‌ی توسعه‌ی منابع نفت و گاز غیرمتعارف، حاضر به توقف یا کاهش تولید نبوده و قطعاً نیازمند قیمت‌های بالاتر از حداقل 80 دلار است تا جریان نقدی منفی موجود در زمینه‌ی تولید از حوزه‌های نفت غیرمتعارف را در میان‌مدت به جریان مثبت تبدیل نماید. طبق گزارش‌های EIA اگرقیمت نفت به زیر 80 دلار برای هر بشکه برسد، عملاً 2.9 میلیون بشکه نفت تولیدشده صرفه‌ی اقتصادی خود را از دست خواهد داد. لذا پیش‌بینی می‌شود با پیش‌دستی عربستان در زمینه‌ی کاهش تولید، قیمت‌ها مجدداً به بالای 100 دلار بازگردد.

پی نوشت ها:

[1]. البته بنا بر نظر بعضی از تحلیلگران، بسیاری از هزینه‌های ثابت جهت اکتشاف و توسعه‌ی میادین غیرمتعارف همچون خرید زمین، حفر چاه و حتی پوشش ریسک کاهش قیمت انجام شده است و در حال حاضر، بسیاری از میادین نفتی غیرمتعارف تنها با هزینه‌های متغیر نسبتاً پایین‌تر، قادر به ادامه‌ی تولید هستند. لذا حتی در قیمت‌های 37 الی 45 دلار نیز تولید از میادین غیرمتعارف صرفه‌ی اقتصادی دارد.

[2]. ذکر این نکته نیز لازم است که طبق گزارش صندوق بین‌المللی پول، قیمت مورد نیاز جهت توازن بودجه‌ی عربستان از 78 دلار در سال 2012 به 89 دلار در سال 2013 افزایش یافته است. به عبارت دیگر، عربستان در سال‌های اخیر، بنا بر دلایلی همچون بیداری اسلامی در منطقه و افزایش هزینه‌های جاری این کشور جهت افزایش امنیت داخلی و تجهیز گروه‌های تروریستی در منطقه، با هزینه‌های بالایی روبه‌رو شده است که در صورت کاهش قیمت نفت به زیر 89 دلار برای مدت طولانی، با کسری بودجه مواجه می‌گردد. لذا اگر منشأ اصلی کاهش قیمت را افزایش عرضه از سوی عربستان بدانیم، قطعاً این سیاست مقطعی بوده و در درازمدت عربستان، که بیش از 90 درصد از درآمد خود را مدیون نفت است، برای ادامه‌ی حیات سیاسی و اقتصادی نیاز به قیمت‌های بالای 90 دلار خواهد داشت.

[3]. یکی از دلایل عدم ایجاد اختلال در بازار جهانی نفت بعد از تحریم نفتی ایران نیز افزایش تولید نفت عراق بود که باعث شد این کشور بعد از عربستان، جایگاه دوم تولیدکنندگان نفت اوپک را از آن خود کرده و جایگزین ایران شود.

[4]. برای استخراج نفت و گاز رُسی، ابتدا یک چاه عمودی جهت رسیدن به لایه‌ی سنگ رسی حفر می‌شود. عمق این لایه از سطح زمین حدود 6000 تا 14000 فوت (1800-4200 متر) است. در عمق مطلوب، از فناوری حفاری افقی برای حفاری مخزن استفاده می‌شود. طول حفاری افقی در حدود 5000 فوت و یا بیشتر است. بر روی چاه افقی سوراخ‌هایی با فواصل معین تعبیه شده است و در نهایت، با استفاده از فناوری شکاف هیدرولیکی، مخلوطی از آب (5/94 درصد)، شن (5 درصد) و مواد شیمیایی مختلف (کمتر از 5/0 درصد) با فشار بسیار بالا (در حدودpsi 5000) به درون چاه پمپ می‌شود تا با ایجاد شکاف در لایه‌های رسوبی، گاز طبیعی محبوس در آن آزاد شود و به سمت چاه و تأسیسات جمع­آوری سرچاهی جریان یابد.

[5]. طبق گزارش IEA، میزان کاهش تقاضا در اثر تعطیلی موقت این پالایشگاه‌ها در ماه‌های سپتامبر و اکتبر، به ترتیب 4/1 و 1 میلیون بشکه در روز بوده است.

منبع: برهان

۲۷ آبان ۱۳۹۳ ۱۰:۰۶
تعداد بازدید : ۷۲۴
کد خبر : ۲۱,۸۵۳
کلیدواژه ها: پایگاه خبری تحلیلی فولاد اخبار فولاد قیمت فولاد قیمت آهن آلات تحلیل اخبار فولاد مرکزخدمات فولاد ایران قیمت اقلام فولادی پایگاه خبری فولاد قیمت آهن آلات در بازارایران خرید اقلام فولادی آهن آلات خرید آه

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید