به IFNAA.IR خوش آمدید.
[ سبد خرید شما خالی است ]

تاثیر کاهش عرضه سوخت فسیلی در دنیا

پایگاه خبری فولاد ایران- برای سال‌ها، این نظریه وجود داشت که عرضه نفت قبل از کمبود کلی سوخت‌های فسیلی به یک مشکل تبدیل می‌شد. در واقع، وقتی به داده‌ها نگاه می‌کنم، به نظر می‌رسد که این عرضه از قبل محدود شده است.
همانطور که به داده ها نگاه می کنیم، به نظرم می رسد که عرضه زغال سنگ و گاز طبیعی نیز در حال محدود شدن است. شواهدی از این عرضه محدود در افزایش قیمت این سوخت ها در اروپا در اواخر سال 2021 و اوایل سال 2022 وجود داشت، که خیلی قبل از شروع درگیری اوکراین شروع شده بود.
نفت، زغال سنگ و گاز طبیعی به اندازه کافی با یکدیگر متفاوت هستند که باید انتظار الگوهای متفاوتی را داشته باشیم. حمل و نقل نفت ارزان است، به ویژه برای تولید مواد غذایی و حمل و نقل اهمیت دارد و قیمت آن جهانی است.
زغال سنگ و گاز طبیعی هر دو گران تر از نفت هستند. آنها در صنعت، گرمایش و سرمایش ساختمان ها و در تولید برق استفاده می شوند. قیمت آنها به جای قیمت جهانی که ما برای نفت انتظار داریم، تمایل به قیمت های محلی دارند. در صورت کمبود، قیمت‌های واردکنندگان این سوخت‌ها می‌تواند بسیار بالا باشد.
بخش بزرگی از مشکل واردات این است که عرضه سوخت فسیلی به اندازه کافی سریع رشد نمی کند تا با رشد جمعیت جهان همگام شود. از نظر تئوری، کل واردات منطقه باید بسیار نزدیک به کل صادرات منطقه باشد. اما در سطح جهانی، به نظر می رسد کل عرضه نفت و زغال سنگ محدود است.
کل عرضه سوخت های فسیلی باید بین جمعیت جهان تقسیم شود. بنابراین منطقی است که به عرضه بر اساس سرانه نگاه کنیم. این رابطه منطقی است زیرا نفت به میزان قابل توجهی در رشد مواد غذایی امروزی و ارسال آن به بازار استفاده می شود. محصولات نفتی همچنین علف‌کش‌ها، حشره‌کش‌ها و داروها را برای حیوانات تولید می‌کنند که عرضه رو به رشد مواد غذایی مورد نیاز برای تغذیه جمعیت امروزی را ممکن می‌سازد.
به گزارش 
فولاد ایران، عرضه نفت برای رشد جمعیت انسانی ضروری است و تنها از طریق یک تغییر بزرگ در اقتصاد، مانند آنچه در سال 2020 رخ داد، کاهش زیادی در مصرف نفت وجود دارد. برخی از افراد همچنان از خانه کار می کنند. سفرهای کاری هنوز کم است. مردم هنوز به اندازه قبل از سال 2020 لباس های فانتزی نمی خرند. همه این موارد به کاهش مصرف سوخت های فسیلی، به ویژه مصرف نفت کمک می کند.
بر اساس سرانه، عرضه زغال سنگ نیز از زمان اوج خود در سال 2011 تا 9 درصد کاهش یافته است. علاوه بر گرما در زمستان، زغال سنگ برای تامین برق خنک کننده ها در تابستان استفاده می شود، بنابراین منحنی تقاضای آن در تابستان و زمستان به اوج می رسد.
گاز طبیعی در ایالات متحده بیشتر یک سوخت گرمای زمستانی است. مسئله اصلی در مورد آن ذخیره سازی است. ذخیره سازی گاز طبیعی باید در هر منطقه ای که کاربران انتظار دارند از آن برای گرمای زمستان استفاده کنند در دسترس باشد. در صورت وجود سایت های تخلیه گاز طبیعی که بتوان از آنها برای ذخیره سازی استفاده کرد، هزینه این ذخیره سازی پایین خواهد بود. مناطق واردکننده گاز طبیعی اغلب سایت های مناسبی برای ذخیره سازی ندارند. روش آسان این است که سعی کنید با حداقل ذخیره سازی به کار خود ادامه دهید و امیدوار باشید که واردات بتواند به نوعی تفاوت را جبران کند.
زغال سنگ و گاز طبیعی، هردو به شدت در تولید استفاده می شوند. قیمت آنها از مکان به مکان و از زمان به زمان بسیار متفاوت است. اگر قیمت زغال سنگ یا گاز طبیعی در یک مکان خاص افزایش یابد، هزینه کالاهای تولید شده از آن مکان نیز افزایش خواهد یافت. این قیمت‌های بالاتر به‌ویژه به یک کشور تولیدی مانند آلمان آسیب می‌زند، زیرا کالاهای تولیدی آن در بازار جهانی کمتر رقابتی خواهند شد. رشد تولید ناخالص داخلی کاهش خواهد یافت و سودآوری تولیدکنندگان کاهش خواهد یافت.
خطوط لوله زمانی بهترین عملکرد را دارند که درگیری بین کشورها وجود نداشته باشد. آنها می توانند توسط کشور دیگری منفجر شوند که به دنبال افزایش قیمت گاز طبیعی است، یا می خواهد برای برخی از سوء رفتارهای تصور شده انتقام بگیرد. به همین دلیل بیشترین رشد صادرات/واردات گاز طبیعی در سال های اخیر به LNG بوده است.
سازمان‌هایی که در زیرساخت‌های پرهزینه برای استخراج و حمل گاز طبیعی سرمایه‌گذاری می‌کنند، برای پوشش هزینه‌های خود، خواهان قراردادهای بلندمدت با قیمت‌های بالا هستند. بدون یک قرارداد تامین بلندمدت پایدار، قیمت خرید گاز طبیعی می تواند بسیار متغیر باشد.
اخیراً اخباری مبنی بر اعتصاب اتحادیه علیه شورون در یک سایت استخراج گاز طبیعی استرالیا که برای تامین گاز صادرات گاز طبیعی مایع (LNG) استفاده می شود، منتشر شده است. این نشان می دهد که گاز طبیعی ممکن است در حال حاضر به محدودیت های صادرات طولانی مدت رسیده باشد. قیمت ها نمی توانند آنقدر بالا بمانند که تولیدکنندگان بتوانند دستمزد مناسبی به کارگران خود بپردازند.
اروپا توانست سطح نسبتاً ثابتی از واردات گاز طبیعی را بین سال‌های 1990 و 2018 حفظ کند و حتی تا سال 2021 آن را افزایش دهد. چین توانست واردات گاز طبیعی خود را افزایش دهد. حتی ژاپن نیز توانست واردات گاز طبیعی خود را تا حدود سال 2014 افزایش دهد. هند و سایر آسیا و اقیانوسیه هر دو توانسته اند لایه کوچکی از واردات را اضافه کنند.
چه چیزی در پیش است؟
کشورهایی که بیشترین مزیت را در روند کاهش واردات سوخت فسیلی دارند، کشورهایی هستند که خانه های خود را با این سوخت گرم یا خنک نمی کنند و تعداد زیادی از شهروندان آن خودروهای شخصی ندارند. به دلیل استفاده کم، آنها به احتمال زیاد در رقابت برای واردات سوخت فسیلی برنده خواهند شد.
اروپا بازنده اولیه واردات است. این کشور در حال حاضر واردات نفت و زغال سنگ را از دست داده است، و همچنین به نظر می رسد بازنده اولیه واردات گاز طبیعی است. با این حال، صحبت‌هایش در مورد جلوگیری از تغییرات آب و هوایی و کاهش واردات سوخت‌های فسیلی اروپا تاثیر زیادی در انتشار دی اکسید کربن جهانی نداشته است.
به نوعی، ایالات متحده نسبت به بسیاری از کشورها وضعیت بهتری دارد زیرا سوخت های فسیلی کمی بیشتر از مصرف خود تولید می کند. اما هنوز هم برای بسیاری از کالاهای وارداتی، از جمله تراشه، به چین و سایر کشورها وابسته است. با توجه به این وضعیت، ایالات متحده احتمالاً نمی تواند به تجارت معمول خود برای مدت طولانی ادامه دهد.


منبع: Oilprice

۱۳ شهریور ۱۴۰۲ ۱۲:۴۲
تعداد بازدید : ۵۵۷
کد خبر : ۶۶,۹۲۴

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید