پایگاه خبری فولاد ایران- توانایی نقد و تحلیل اطلاعات بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. از دروغهای ویروسی و ویدیوهای عمیق ساختگی (Deepfakes) گرفته تا محتوای احساسی و دستکاریشده که برای فریب دادن یا تقسیم کردن افراد طراحی شدهاند، محیط اطلاعاتی به طور فزایندهای پیچیده و غیرشفاف شده است.
به گزارش مجمع جهانی اقتصاد، در این زمینه، سواد رسانهای و اطلاعاتی به عنوان یک اولویت جهانی شناخته شده است، که نه تنها به عنوان یک مهارت کلیدی فردی، بلکه به عنوان یک ارکان بنیادین برای حفظ گفتوگوهای دموکراتیک، همبستگی اجتماعی و اعتماد عمومی مطرح است.
سواد رسانهای و اطلاعاتی به افراد ابزارهایی برای دسترسی، تحلیل، ارزیابی و خلق مسئولانه اطلاعات میدهد و به آنها قدرت میدهد تا در یک اکوسیستم دیجیتال که توسط الگوریتمها، انگیزههای تجاری و تهدیدات در حال تکامل شکل گرفته است، به راه خود ادامه دهند. اما اهمیت آن فراتر از توانمندسازی شخصی است.
با رشد پیچیدهتر و همهگیرتر شدن کمپینهای اطلاعات نادرست، نیاز به یک رویکرد اجتماعی-جامعهای کاملاً مشخص است؛ رویکردی که سواد رسانهای و اطلاعاتی را در سیستمهای آموزشی، آموزشهای محل کار، پیامرسانی خدمات عمومی و طراحی پلتفرمهای دیجیتال ادغام کند.
سواد رسانهای و اطلاعاتی دیگر محدود به سواد رسانهای سنتی نیست. سواد رسانهای این روزها شامل سواد دیجیتال، حقوق بشر، اخبار، تبلیغات، کامپیوتر، حریم خصوصی و سواد هوش مصنوعی (AI) نیز میشود. این رویکرد گسترده طراحی شده است تا به افراد مهارتهایی بدهد تا بتوانند اطلاعات را در بسترها و فرمتهای مختلف دسترسی، تحلیل، ارزیابی و خلق کنند.
با رشد سریع تکنولوژیهایی مانند هوش مصنوعی مولد و سایر فناوریها که مرز بین واقعیت و تخیل را محو میکنند، نیاز به سواد رسانهای و اطلاعاتی قویتر از همیشه است.
با این حال، علیرغم اهمیت شناختهشده آن، تلاشها برای تقویت سواد رسانهای و اطلاعاتی همچنان پراکنده است. بیشتر ابتکارات به جوانان و آموزشهای رسمی معطوف است و شکافهای قابل توجهی در آموزش بزرگسالان و یادگیری مادامالعمر وجود دارد. همچنین، هماهنگی، ارزیابی بلندمدت و منابع، بهویژه خارج از بخش آموزشی، ناکافی است.
در قلب این مدل جدید، ترکیب دو چارچوب مفهومی مکمل وجود دارد: چرخه اطلاعات نادرست و مدل اجتماعی-اکولوژیکی. با همراستاسازی این دیدگاهها، این چارچوب کمک میکند تا وضعیت فعلی سواد رسانهای و اطلاعاتی بهتر شناسایی شده و شکافها آشکار شوند، فرصتهای جدید برای تعامل شناسایی گردد و اثرات مقیاسپذیر و هماهنگ در طول زمان امکانپذیر گردد.
با توجه به افزایش پیچیدگی فضای اطلاعاتی، گزارش مجمع جهانی اقتصاد دو چارچوب مکمل را برای تقویت این سواد پیشنهاد میدهد:
1. مدل اجتماعی-اکولوژیکی:
این مدل نشان میدهد که رفتار فردی تحت تأثیر سطوح مختلف اجتماعی قرار دارد:
• سطح فردی: تمرکز بر مهارتهای تفکر انتقادی، تمییز رسانهای، سواد احساسی و جهتیابی دیجیتال.
• سطح بینفردی: نقش خانواده، دوستان و مربیان در شکلگیری عادات اطلاعاتی.
• سطح جامعه: تأثیر مدارس، رسانههای محلی و نهادهای مدنی بر دسترسی به اطلاعات معتبر.
• سطح نهادی: نقش پلتفرمهای دیجیتال، سیاستهای رسانهای و آموزش رسمی در کنترل اطلاعات.
• سطح سیاستگذاری: تأثیر قوانین ملی و بینالمللی در تعیین چارچوبهای برخورد با اطلاعات نادرست.
2. چرخه اطلاعات نادرست:
این چرخه شامل مراحلی است که اطلاعات نادرست در آنها شکل میگیرد و گسترش مییابد:
• پیشآفرینش: فرهنگ عمومی و درک مسئولیتپذیری در برابر اطلاعات.
• آفرینش: ابزارهایی که تولید اطلاعات نادرست را آسان میکنند، بهویژه فناوریهای نو.
• توزیع: نقشی که پلتفرمهای دیجیتال و الگوریتمها در انتشار محتوا ایفا میکنند.
• مصرف: نحوهی تعامل مردم با اطلاعات و نیاز به ارتقاء تفکر انتقادی.
• پسازمصرف: اثرات بلندمدت اطلاعات نادرست و ضرورت افزایش تابآوری اطلاعاتی جامعه.
با وجود اهمیت فزایندهی سواد رسانهای و اطلاعاتی، تلاشها در این حوزه همچنان پراکنده و ناکافی است، بهویژه در زمینه آموزش بزرگسالان و آموزش مادامالعمر. برای مقابله مؤثر با اطلاعات نادرست، نیازمند رویکردی چندسطحی، هماهنگ و فراتر از آموزش فردی هستیم که نهادها، سیاستگذاران، پلتفرمهای فناوری و کل جامعه را در بر بگیرد.
منبع: مجمع اقتصادی جهانی (Weforum)