پایگاه خبری فولاد ایران- همگرایی میان نفت، فناوری و خدمات عمومی نشاندهنده یک تغییر ساختاری عمیق است. انرژی و محاسبات دیگر صنایع موازی نیستند، بلکه ستونهای متقابل وابستهی نوآوری مدرن شدهاند.
به گزارش utilitydive هوش مصنوعی (AI) همچنان وعده، خطر و امکان را در چشمانداز فرهنگی و تجاری جهان زنده نگه داشته است. امروزه تقریباً هیچ کنفرانس یا مصاحبهای برگزار نمیشود مگر آنکه یکی از سخنرانان درباره تأثیر این فناوری بر حوزه تخصصیاش صحبت کند.
اما با وجود اینکه AI داغترین موضوع روز است، بزرگترین چالش آن فنی یا تکنولوژیک نیست، بلکه فیزیکی است. پس از سالها گمانهزنی، هنوز هم مشکل اصلی پابرجاست و هوش مصنوعی به انرژی بیشتری نیاز دارد.
در همین حال، صنعت نفت و گاز با چالشی بنیادین مواجه شده، مرزهای تولید در حال تغییر هستند و مسیر رشد سنتی دیگر ساده نیست.
تراویس استایس، مدیرعامل شرکت Diamondback Energy، در نامهای اخیر هشدار داد که چشمانداز گسترش تولید نفت، به دلیل محدودیتهای زمینشناسی و افزایش هزینهها، رو به افول است. سایر غولهای انرژی نیز هشدارهایی مشابه دادهاند. اکنون، با افزایش شدت مصرف منابع، تشدید نوسانات جهانی و سختتر شدن شرایط اقتصادی، این صنعت نیاز دارد افق ارزشی جدیدی پیدا کند و و شاید این افق، در همگرایی با هوش مصنوعی باشد.
این پیوند اکنون منطقیتر از همیشه به نظر میرسد. در حالیکه زمانی با احتیاط به یکدیگر نگاه میکردند، شرکتهای بزرگ انرژی و فناوری اکنون روزبهروز بیشتر با هم در هم تنیده میشوند.
در گردهماییهایی مانند CERAWeek، مدیران انرژی و فناوری اکنون نهتنها در یک صحنه ظاهر میشوند، بلکه با پرسشهای استراتژیک مشترکی روبرو هستند:
• چگونه زیرساختها را برای رشد نمایی AI توسعه دهیم؟
• چه کسی انرژی موردنیاز آن را تأمین خواهد کرد؟
• و چطور میتوانیم این کار را با سرعت لازم انجام دهیم، درحالیکه با نگرانیهای زیستمحیطی، اجتماعی و نظارتی روبهرو هستیم؟
این چالشها در حالی مطرح میشوند که یک واقعیت صریح هم وجود دارد. اشتیاق محاسباتی AI فقط در حال افزایش نیست، بلکه در حال انفجار است.
مطالعات اخیر نشان میدهند که تقاضا برای برق تا پایان این دهه بهشدت افزایش مییابد، و این مسئله چالشهایی واقعی برای شرکتهای برق و مشتریان آنها ایجاد میکند. مشتریانی که پیش از این نیز با هزینههای بالای انرژی دستوپنجه نرم میکنند.
درحالیکه مشوقهای دولتی و ایالتی برای پروژههای انرژی پاک با موانع قانونی و سیاسی مواجهاند — حتی با وجود سرمایهگذاری خصوصی قابل توجه — زمان لازم برای تحویل برق تجدیدپذیر در مقیاس وسیع در حال افزایش است.
صفهای انتظار اتصال به شبکه، تأخیرهای صدور مجوز و مخالفتهای محلی همچنان موانعی جدیاند. همزمان، فناوریهای نوظهور مانند انرژی هستهای و زمینگرمایی امیدبخش هستند، اما حتی در بهترین سناریوها، راهاندازی گسترده آنها چند سال طول خواهد کشید و اینجاست که بار دیگر موضوع گاز طبیعی مطرح میشود.
کسی تردید ندارد که برای تأمین نیاز انرژی AI در بلندمدت، ترکیبی از منابع، شامل تجدیدپذیرها، ذخیرهسازی، هستهای و فناوریهای نو لازم است. اما بدون تغییری بنیادین، راهکار «همهجانبه» دیگر واقعیت سیاسی ندارد.
در این میان، گاز طبیعی با ویژگیهای مهمی برجسته میشود:
• در دسترس است
• قابلیت تحویل فوری (dispatchable) دارد
• توسط صنعتی پشتیبانی میشود که در زیرساخت، زنجیره تأمین و تعامل ذینفعان سابقه اثباتشدهای دارد
البته، گاز طبیعی نیز خالی از جنجال نیست. ساخت خطوط لوله جدید در سراسر آمریکا روزبهروز دشوارتر شده و مخالفتهای مردمی با زیرساختهای آن رو به افزایش است.
با این حال، شرکتهایی مانند اکسونموبیل (Exxon) و شورون (Chevron) از هماکنون علاقه جدی خود را برای تأمین انرژی مراکز داده AI اعلام کردهاند.
این همکاری فقط حاصل راحتی نیست، بلکه از عملگرایی میآید، نه بازگشت به مناقشات گذشته، بلکه استفاده از راهحلهای واقعی برای حل مشکلاتی اساسی بین دو ستون اقتصاد آمریکا: فناوری و انرژی.
گاز طبیعی راهحلی عملی برای شرکتهای فناوری است که با شتاب در حال توسعه تواناییهای AI هستند؛ و همچنین ابزاری برای شرکتهای انرژی که میخواهند در دوران گذار، ارزش سهامداران خود را حفظ کنند.
با اینکه انرژی هستهای و زمینگرمایی بهسرعت در حال جلب توجه سیاسی و سرمایهگذاری هستند، اما گاز احتمالاً راهحلی موقتی باقی خواهد ماند.
این لحظه نیازمند هماهنگی و نوآوری است، نه رقابت. فقط با همکاری عملگرایانه میان توسعهدهندگان انرژی، اپراتورهای شبکه و جوامع محلی میتوانیم راهبردی بسازیم که به اندازه فناوری موردنظر، پویا و انعطافپذیر باشد.
و در نهایت، مانند تمام تحولات بنیادین دیگر، آینده هوش مصنوعی نه با آنچه در سیلیکون ممکن است، بلکه با آنچه در فولاد، بتن و کیلووات ساعتها قابل تحویل است، تعیین خواهد شد.
منبع: utilitydive